coinpot

کسب درآمد اینترنتی

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

دانلود ویدیو دکلمه عشق تلخ



نیمه شب آواره و بی حس و حال

در سرم سودای جامی بی زوال

پرسه ایی آغاز کردیم در خیال

دل بیاد آورد ایام وصال

از جدایی یک دو سالی میگذشت

یک دو سال از عمر رفت و برنگشت

دل بیاد آورد اول بار را

خاطرات اولین دیدار را

آن نظر بازی آن اسرار را

آن دو چشم مست آهو وار را

همچو رازی مبهم و سر بسته بود

چون من از تکرار او هم خسته بود

آمد و هم آشیان شد با منو

هم نشین و هم زبان شد با منو

خسته جان بودم که جان شد با منو

ناتوان بود و توان شد با منو

دامنش شد خوابگاه خستگی

این چنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر

وای از آن عمری که با او شد به سر

مست او بودم زدنیا بی خبر

دم به دم این عشق میشد بیشتر

آمد و در خلوتم دم ساز شد

گفتگوها بین ما آغاز شد

گفتمش...

گفتمش در عشق پا برجاست دل

گر گشایی چشم دل زیباست دل

گر تو ذورق وان شوی دریاست دل

بی تو شام بی فرداست دل

دل ز عشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سرگردان شده

گفت...

گفت در عشقت وفادارم بدان

من تو را بس دوست میدارم بدان

شوق وصلت را به سر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من

با تو زیبا می شود فردای من

گفتمش عشقت به دل افزون شده

دل زجادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده

عالم از زیباییت مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

بحر کس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره عافاق بود

در نجابت در نکویی طاق بود

روزگار...

روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این قصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود

در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رفت رفت

و با دلداری دیگر عهد بست

با که گویم او که هم خون من است

خسم جان و تشنه خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد

این گدا مشمول آن رحمت نشد

آن طلا حاصل به این قیمت نشد

عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست

از غمش با دود و دم هم دم شدم

باده نوش غصه او من شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم کم شدم...

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من...

عشق من از من گذشتی خوش گذر

بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن ز سر

دیشب از کف رفت فردا را نگر

آخر این یک بار از من بشنو پند

بر منو بر روزگارم دل مبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود

عشق دیرین گسسته تار و پود

گر چه آب رفته باز آید به رود

ماهی بیچاره اما مرده بود...

بعد از این هم آشیانت هر کس است

باش با او یاد تو ما را بس است


دانلود ویدیو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سلیمان امینی

دانلود دوبله فارسی فیلم رستگاری در شاوشنک با دوبله فارسی

رستگاری در شاوشنک (به انگلیسی: The Shawshank Redemption) یک فیلم درام جنایی به کارگردانی فرانک دارابونت و بازی تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتون محصول سال ۱۹۹۴ توزیع شده توسط شرکت آمریکایی کلمبیا پیکچرز است که به طور گسترده‌ای به عنوان یکی از برترین فیلم‌های تاریخ سینمای جهان شناخته می‌شود. این فیلم براساس داستان کوتاهی از استیون کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شده است و در آن رابینز در نقش اندی دوفرین و فریمن در نقش الیس «رد» ردینگ بازی می‌کنند.[۱]

در مراسم جایزه اسکار سال ۱۹۹۴ این فیلم نامزد هفت اسکار شد (بهترین فیلم، بهترین بازیگرمورگان فریمن، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین موسیقی فیلم، و بهترین صدابرداری) اما موفق به بردن هیچ‌یک نشد.[۱]

رستگاری در شاوشنک در حال حاضر در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDb با بیش از ۱۰۰۰۰۰۰ رای رتبهٔ اول را به خود اختصاص داده‌است.[۲]

این فیلم در هفت تا از لیست‌های مجموعهٔ «۱۰۰ سال…» بنیاد فیلم آمریکا که هرکدام ۱۰۰، ۵۰، یا ۲۵ عنوان فیلم یا شخصیت سینمایی را متشکل می‌شوند نامزد شد؛ و در دو تا از آن‌ها موفق به دریافت رتبه شد.


دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سلیمان امینی

دانلود آهنگ بغلم کن شهیار قنبری

شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهرانشاعر، ترانه‌سرا، آهنگساز، نمایش‌نامه‌نویس، مجری تلویزیونی و رادیویی، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، برنامه‌ساز رادیو و تلویزیون و آوازخوان ایرانی و فرزند حمید قنبری دوبلور مشهور است

متن ترانه بغلم کن شهیار قنبری

در شب بی نئون کنار رهبران

رو به هر موعظه در قصر واتیکان

ته ایستگاه هو هو هو لا لا

در فرودگاه هو هو هو لا لا

در آسانسور هو هو هو لا لا

سر چهار راه هو هو هو لا لا

بغلم کن

بغلم کن

وسط جریمه سر هر امتحان

آخر خط شب معبد شاعران

پای دیوار هو هو هو لا لا

سر بازار هو هو هو لا لا

نوک تپه هو هو هو لا لا

زیر رگبار هو هو هو لا لا

بغلم کن

بغلم کن

بهترین جای جهان فرصت آغوش تو

مثل یک در پشت سر خوش صدا تر بسته شو

روز کنکور هو هو هو لا لا

شب بی ماه هو هو هو لا لا

ته موزه هو هو هو لا لا

در ورزشگاه هو هو هو لا لا

بغلم کن

بغلم کن


به رسم مرغ دریایی پر از پر تماشایی

به سوز ساز تنهایی در این سیلاب زیبایی

برقص

برقص

برقص

به پیچ و تاب یک پیجک به شکل آخرنین میخک

به یاد شمعی در رگبار دو سایه در هم بر دیوار

برقص

برقص

برقص



دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سلیمان امینی

نترسید از اینکه دختر بچه هایتان زمین بخورند ( ویدیو )

نترسید از اینکه دختر بچه هایتان زمین بخورند

نترسید از اینکه دختر بچه هایتان زمین بخورند،اجازه دهید گریه کنند اما دوباره بایستند.
بزرگ ‌تر که شدند گاهی از آن‌ها بخواهید نان بخرند، حتی یک بار شده در صف بایستند.
مطمئن باشید به کسی در صف نانوایی تجاوز نمی‌کنند
مطمئن باشید حرف در و همسایه که بگویند:" مرد نداشتند در خانه؟ " به پشیزی نمی‌ارزد.

همانقدر که آنها را برای آشپزی تشویق می‌کنید برای تعمیر قفل اتاق هم ترغیب کنید.
دخترهایتان را اگر کلاس رقص می‌فرستید یک دوره هم دفاع شخصی بفرستید و باور کنید اینها به معنای فمنیسم بودن نیست

دوره ای نیست که بخواهند زن‌ها در معدن کار کنند، دوران ما خطرناک ‌تر از این حرف‌هاست.

این‌ها را گفتم که دخترهایتان منتظر کسی نباشند که مثل پدرهایشان برایشان نان بیاورد!که دنبال مردی مثل پدرهایشان در اینستاگرام و تلگرام نگردند.

اینها را گفتم که دخترهایتان باور کنند می‌توانند روی پای خودشان بایستند!که بدانند این روزها "جیگرم" به اندازه "ضعیفه" پنجاه سال پیش فحش است.

به دخترهایتان بگویید هیچ خرس پشمی و هیچ دسته گل رزی به اندازه زحمت چندین و چندساله بزرگ کردنشان نمی‌ارزد.

به آنها بگویید ازدواج، تنها هویت آنها نیست،از دخترهایتان بخواهید برای به دست آوردن خواسته‌هایشان کار کنند.یادشان بیاورید در دوره ای که خواستگارها پدرزن پولدار می‌خواهند یا زن پولساز، باید سعی کنند خودشان شوهر خوبی باشند!

به دخترهایتان اجازه بدهید زمین بخورند و دوباره بایستند.به دخترانتان اعتماد کنید و آنان را به تجربه های بزرگ دعوت کنید بگذارید از حلقه ی بسته تجربه های کوچک، قابلیت رشد نایافته رهایی پیدا کنند و بخش مردانه ی انها را قوی تر کنید بعد از آن است که خیالتان از چند نسل بعد دخترانتان راحت میشود


https://www.aparat.com/v/rQhS6

دکتر غزل رحیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سلیمان امینی